مرورکوتاه برسالی که گذشت
سراج الدين اديب سراج الدين اديب



( 2004 ميلادی)

بخش دوم


آنطوريکه در بخش نخست گفته شد سال سپری شده بايک سلسله بحرانهای سياسی و اجتماعی در بسياری از کشور های جهان روبرو بود، در خاور ميانه روند صلح کند شد و عليرغم همه تلاشهای بعمل آمده، اعراب و اسرائيل نتوانستند مذاکرات آشتی را چنانکه بايد و شايد پيش ببرند، و همچنان در بسا از ماه های سال 2004 با بروز بحران اقتصادی در چند کشور خاور ميانه از کوريای جنوبی گرفته تا ماليزيا روبرو بود که بر اقتصاد ديگر کشور ها نيز روند نا مطلوبی گذاشت و همچنان ميزان جنگ ها تحت نام « تروريزم » روی بهای نفت که معمولأ با افزايش مصرف وبالا رفتن نرخ ها همراه ميشود نگرانی فزاينده کشور ها را بر انگيخت که بيشترين منبع در آمد آنان فروش نفت است، ولی قبل از آنکه به جزئيات بپردازيم با خرسندی ميتوان گفت که در يکسال گذشته در بعضی از کشور ها انتخابات براه افتاد که دست کودتاها و انقلابات را کوتاه نمود و همچنان بعضی از کشور ها حقوق بشر را نقض کردند ودر برخی از کشور ها پيشرفت داشته است و از آنجائيکه مطلوب ما را در اين بررسی بيشتر انتخابات تشکيل ميدهد اينک کشور ها را بر شمرده و به گزارش می گيريم :
1 ـ فلسطين : برعلاوه حادثات بوقوع پيوسته، حادثه مرگ مشکوک زنده نام ياسر عرفات ( ابو عمار ) رهبر فلسطينی ها در سال 2004 ميلادی توجه و افکار عمومی جهانيان را در خاور ميانه به خود بيشتر جلب کرد، ياسرعرفات ( ابو عمار ) از سالهای قبل برای ايجاد سر زمين مستقل در فلسطين تلاش می کرد و در اين راه با مشکلات بسياری دست و پنجه نرم کرده بود، ياسرعرفات از زمانی که به همراه دوستان و يارانش الفتح را پايه ريزی کرد و تا روزی که در يک شفاخانه نظامی در شهر پاريس از اين دنيا رفت، لحظه ای رفاه و آسايش ملت فلسطين را ناديده نگرفته و دست از فعاليت بر نداشت، او حتی برای آشتی با اسرائيل دست دوستی به سوی آنها دراز کرده و دست از بسياری از خواسته های خود بر داشت ، توافق سال 1993 ميلادی در « اسلو» که ميان او و اسحق رابين نخست وزير پيشين اسرائيل صورت گرفت و اصلاح اساسنامه سازمان آزاديبخش فلسطين حکايت از اعزام او برای زندگی در صلح داشت، ولی متأسفانه اسرائيلی های افراطی که مايل به تخليه اراضی اشغالی و زندگی در کنار فلسطينی ها نيستند نه تنها دست از مخالفت بر نداشتند بلکه با ترور « رابين » نشان دادند که گروه تأثير گذار در تحولات اسرائيل هستند، در کنار آنها بايد به افراطيون فلسطينی اشاره کرد که با اقدامات انتحاری خود عرفات و دولت فلسطين را تحت فشار قرار داده و شرايط به گونه ای رقم زدند که صلح و آشتی از بين رفته و شارون نخست وزير راستگرای اسرائيل مذاکرات را به طور کامل به حالت تعليق در آورد، فشار های افراطيون اسرائيلی و فلسطينی بر شارون و عرفات با احداث ديوار امنيتی از سوی دولت اسرائيل بود، اگر چه اين اقدام اسرائيل با مخالفت سازمان ملل و دادگاه بين المللی لاهه مواجه شده اما شارون آنرا متوقف نکرد، بلکه در عوض ضمن صدور فرمان ترور سران حماس بر عقب نشينی از غزه تأکيد کرد که اين مسأله با مخالفت هايی در دولت ائتلافی اسرائيل مواجه شد، به همين دليل شارون در صدد است دست به ائتلاف با حزب کارگر بزند. عرفات در سالهای گذشته از سوی شارون و بوش رئيس جمهور امريکا متهم به حمايت از گروهای تندرو فلسطينی شده بود، به همين دليل آنها خواستار برگزاری انتخابات رياست جمهوری و تشکيل دولت در فلسطين شده بودند، هر چند با مرگ عرفات راه برای بر گزاری انتخابات هموار شد ، اما روی کار آمدن دو دولت که در رأ س آنها محمود عباس « ابو مازن » و « احمد قريع » قرار داشتند با موفقيت همراه نبود، به اين دليل که عرفات مايل نبود کنترول سازمانهای امنيتی را به دست دولت ها بدهد، همين مسئله اعتراضاتی را در پی داشت که همين اعتراضات سبب کناره گيری« ابو مازن » از نخست وزيری شد، مرگ عرفات می تواند سبب بروز تحولاتی در فلسطين شود، اگر جناح محافظه کار که« ابوما زن» در رأس آن قرار دارد به قدرت برسد، راه برای صلح و آشتی هموار خواهد شد، که در اين صورت شاهد در گيری ميان فلسطينی ها خواهيم بود، اما در صورتی که جناح تند رو، روی کار آيد جنگ و در گيری ميان فلسطينی و اسرائيلی ادامه خواهد يافت، اما شواهد امر حکايت از اين واقعيت دارد که راه برای رهبری آقای « ابو مازن » هموار شده و او را بايد جانشين عرفات به حساب آورد، علاوه ميگردد که برای درک بهتر و ورود و اطلاع بهتر بر بحران بعمل آمده در فلسطين و اسرائيل لازم ميدانم تا نگاه کوتاه بر تاريخ گذشته فلسطين را آنچه که امکان است به گزارش گيرم :
پيشينه تاريخ فلسطين : كشور فلسطين، سرزمين كم وسعتى است كه در ناحيه خاور ميانه و در شرق مديترانه قرار دارد، اين سرزمين همچون پلى سه قاره آسيا، افريقا و اروپا را به هم متصل مى‏كند و قلب جهان عرب و حلقه اتصال شرق و غرب مى‏باشد و الهام بخش سه دين بزرگ دنيا است، چنين موقعيت مهم و خصوصيات ويژه، اين كشور را به صورت يكى از مناطق استراتژيك جهان درآورده است اما اشغال آن توسط صهيونيست‏ها و با حمايت ابرقدرتها و نيز آواره شدن چندين ميليون فلسطينى موجب آن گشته تا قلب‏هاى مسلمين جهان محزون و متاثر گردد، 3500 سال قبل از ميلاد(ق. م) اقوام سامى از قلب عربستان به سوى مصر، عراق، سوريه، لبنان، و فلسطين كوچ نمودند كه 25 قرن ق.م، يكى از اين اقوام كه به كنعانيان معروف بودند فلسطين را به عنوان محل سكونت‏خود برگزيدند، 20 فرن ق.م، اولين دولت تحت عنوان كنعانيه در كشور مزبور تاسيس شد، در سال 1225 ق م، قوم بنى اسرائيل به رهبرى حضرت موسى(ع) در فلسطين سکونت ‏يافتند، حدود هزار سال ق.م، اقوامى بنام « فلسطين‏» كه از جزاير درياى اژه آمده بودند به اين ناحيه راه يافته و جاى كنعانيان را گرفتند بنى اسرائيل به سركردگى داوود نبى و بعد از او به رهبرى سليمان پيامبر در حدود ده، قرن ق. م، دولت عبرانى را در اين كشور بوجود آورده كه رقيب دولت اقوام فلسطين بود، فلسطين در سال 772ق .م، به تصرف آشور و به سال 539 ق. م، توسط كوروش اشغال شد، در اواسط نيمه دوم قرن چهارم ق.م، اسكندر آن را تصاحب نمود، در سال 395 ميلادى فلسطين به عنوان مستعمره روم غربى اداره مى‏شد و از اواسط قرن هفتم تا شانزدهم فرمانروايان عرب بر آن استيلا داشتند، در سال 1517م جزئى از خاك امپراطورى عثمانى بود كه به مدت 4 قرن آن را در اختيار خود داشتند و تا سال 1917م بر آن حكومت مى‏كردند. (1) در سال 1897ميلادی( م) اولين كنگره صهيونيزم در شهر بال سويس به سرپرستى هرتزل برگزار شد و هدف خود از اين گونه مشخص نمود: « هدف صهيونيسم عبارت است از ايجاد يك وطن قومى براى ملت ‏يهود در سرزمين فلسطين‏». در نوامبر 1917م، بريتانيا اعلاميه مشهور بالفور را مبنى بر تاسيس وطن قومى براى ملت ‏يهود در فلسطين صادر كرد، جنگ جهانى اول پايان نيافته بود كه يهوديان وعده تشكيل كشور يهود را از بريتانيا دريافت نمودند و انگليس با مشاركت (‏شريف حسين) حكمران وقت ‏حجاز، دولت عثمانى را از فلسطين بيرون راند و مهاجرت يهوديان به اين سرزمين آغاز شد و دولت انگلستان به قيموميت‏خود در اين كشور پايان داد. (2) اعراب در خلال قيامها و انقلابهائى، مخالفت‏خود را با وعده بالفور اعلام نمودندكه اين حركات زمينه ساز انقلاب بزرگ سال 1936م ، و 1939م، بود كه برجسته ‏ترين رهبرش شيخ( عزالدين قسام) است و بالاخره سازمان ملل متحد قطعنامه شماره 181 را مبنى بر تقسيم فلسطين به دو كشور يهودى و عربى در تاريخ نوامبر 1947م، صادر نمود و در سال 1948م، سازمان جهانى صهيونيزم برپائى اسرائيل را اعلام داشت، در سال 1948م، سكنه يهودى فلسطين اشغالى به 33% كل جمعيت فلسطين رسيد كه 67/5% اراضى فلسطين را اشغال نموده بودند، گرچه قوای نظامی دول عربى وارد جنگ با اسرائيليان شد ولى پس از رسوائى‏ها به آتش بس‏ها و موافقت‏هايى تن داده و عقب نشينى نمود و رژيم اسرائيل به سال 1856م، به كانال سوئز حمله كرد، در 28 می 1964ميلادی كنگره عمومى فلسطين در شهر قدس با اعلام تاسيس: سازمان آزادى بخش فلسطين (ساف) پيمان ملى فلسطين را تصويب كرد و سپتامبر همين سال قوای نظامی آزادى بخش فلسطين براى مبارزه بوجود آمد، در جون 1967م، اسرائيل به سه كشور مصر، سوريه و اردن حمله نمود و كرانه غربى رود اردن، نوار غزه، صحراى سينا و بلندى‏هاى جولان را متصرف شد، اين حركت موجب آواره شدن تعداد زيادى از مردمان فلسطين به سه كشورهاى عربى و خاورميانه گرديد، و بدين گونه اسرائيل بعد از سال 1948م 78% سرزمين مزبور را تصرف كرده بودند با ضميمه كردن نواحى متصرف شده، علاوه بر سرزمين فلسطين به نقاط حساس دول مجاور هم دست ‏يافتند. (3)
يكى از اسف ‏بارترين آثار شوم غصب فلسطين، حادثه ناگوار اوراگى بيش از سه ميليون نفر است كه هستى خود را از دست داده و در نواحى مختلف خاورميانه و حتى سراسر جهان پراكنده‏اند، پناهنده گانى كه در سوريه، مصر، اردن و لبنان سكونت دارند در شرايط دشوارى زندگى مى ‏كنند و نيز به عنوان مثال در جريان يورش اسرائيل به اردوگاههاى صبرا و شتيلا گفته شده که 4000 نفر كه اغلب زن و كودك بودند به شهادت رسيدند . (4) آن دو ميليون نفرى هم كه در سرزمين‏هاى اشغال شده به سر مى ‏برند كه ( بگين ) آنان را « سرخ پوستان ما» ناميده بود وضع رقت بارى داشته و از هيچ گونه حقوق اجتماعى و سياسى برخوردار نيستند و هر لحظه مورد تهاجم، شكنجه و ايذا قرار مى ‏گيرند، خانه و اراضى ايشان نيز مصادره و گاهى محصولاتشان را با مواد شيميائى نابود مى ‏كنند، فاجعه كشتار خونين دير ياسين در آوريل 1948م، كه بگين جزئيات آن را در كتاب خود توضيح داده و بدان اعتراف نموده، از جمله حوادث ناگوارى است كه براى ملت محروم فلسطين رخداده است. (5) فلسطين به لحاظ جغرافيائى در حال حاضر شامل دو منطقه است: منطقه شمالى كه بخش بالاى آن را ادامه تپه‏هاى جنوب لبنان مى ‏پوشاند كه زمينهاى بلندى بنام «جليلى‏» (6) را بوجود مى‏آورد، قسمت جنوبى كه شامل جلگه مرتفع بيابانى است و به بيابان« نقب »(7) موسوم است كه نيمى از سرزمين فلسطين را دربر مى ‏گيرد. آب و هواى فلسطين در تابستانها گرم و در زمستانها معتدل و بارانى است به غير از چند رود كوچكى كه به درياى مديترانه مى ‏ريزد رود مهمى در اين سرزمين جريان ندارد، اكثريت جمعيت 5/6 ميليونى فلسطينى را مسلمانان تشكيل مى‏دهند كه اغلب از نژاد سامى بوده و به عربى صحبت مى‏كنند، مركز فلسطين، بيت المقدس است كه از نظر اسلام، مسيحيت و يهود مكانى مقدس مى ‏باشد اين شهر كه به قدس و اورشليم هم مشهور است در 55 كيلومترى غرب رود اردن و 80 كيلومترى شرق مديترانه بر روى ارتفاعات متوسط قرار گرفته از قديمى ‏ترين شهرهاى مذهبى جهان به شمار مى ‏رود، بيت المقدس شامل دو بخش قديم و جديد مى ‏باشد، قسمت قديمى تماما داخل قلعه و حصار محكمى است كه آخرين بار در زمان عثمانيان بازسازى شد، در جنوب شرقى بخش قديم محوطه مستطيلى است كه مسجد اقصى، مسجد صخره قبة الصخره در آن قرار گرفته و مجموعا حرم شريف نام دارد و مساحت آن به 15% مساحت بيت المقدس قديم بالغ مى‏گردد، دروازه شرقى اين حرم كه دروازه طلايى نام دارد (در ديوار شرقى قرار گرفته) حرم را با كو زيتون يا كوه طور، ربط مى ‏دهد، دروازه جنوبى رو به شهرهاى بيت اللحم و الخليل است، مسجد الاقصى چون در دامنه كوه ساخته شده شامل دو طبقه‏اى است كه شيب آن در طبقه اول تمام شده و طبقه دوم صاف است، سقف طبقه زيرين بر روى 88 ستون مربعى سنگى در 15 رديف قرار دارد، طول مسجد 18/5 متر و عرض آن 5/54 متر است. (8) پيامبر اسلام ( ص ) پس از آنكه به قدرت خداوند از مسجد الحرام به مسجد الاقصى سير داده شدند از اين مسجد سفر آسمانى (معراج) خود را آغاز نمودند، در بخش غربى حرم ديوار( ند به) واقع شده كه مكان مقدس يهوديان است و در پاى آن زانو زده و به تفكر فرو مى ‏روند. (9) سطح سر ستونها و حاشيه محراب آياتى از قرآن كريم با بهترين خط نسخ عربى و كوفى كه گاهى از طلاى ناب و برجسته هستند ديده مى‏شود، (10) از وضع اقتصادى مردم فلسطين كه حدود 60% آنان در خارج از وطن خود زندگى مى‏كنند به دليل پراكندگى در ساير كشورها، آمارهاى دقيقى در دست نمى‏باشد با اين حال بر خلاف مصائب زياد و آواردگى و بى خانمانى بين كودكان و نوجوانان فلسطينى عشق وافرى به فراگيرى دانش‏هاى مورد نياز جامعه وجود دارد به لحاظ فرهنگى در سايه تلاش و كوشش خود در زمينه‏هاى كوناگون علمى، تخصص‏هاى عالى داشته و به مدارج عالى علمى و شغلى دست‏يافته.
2 ـ در امريکا : آقای جورج دبليو بوش بر خلاف پدرش که فقط يک دوره توانست مقام رياست جمهوری امريکا را حفظ کند برای دومين بار نيز به اين مقام بر گزيده شده و با پيروزی چشمگير در انتخابات رياست جمهوری برای چهار سال ديگر در کاخ سفيد باقی ماند ، رقابت تنگاتنگ بين بوش از حزب جمهوريخواه با جان کری از حزب دموکرات پيش بينی پيروزی يکی از آنها را غير ممکن کرده بود زيرا اين رقابت مردم امريکا را نيز بر سر دو راهی قرار داده بود، يکی از مسايلی که در اين ميان بر روی مبارزات انتخاباتی امريکا سايه افگنده بود ، اوضاع خاور ميانه و بخصوص افغانستان ، ايران و عراق بود که هر يک از کانديد ها سعی داشت رقيب را در اين موارد تحت فشار قرار داده، ولی در آخرين روز ها بيانيه و اطلاعيه اسامه محمد بن لادن رهبر فراری القاعده که امريکا را تهديد به اقدامات تروريستی کرده بود، به دادآقای بوش رسيد و سبب استمرار سياستهای امريکا در چهار سال آينده شود، ولی اين پيروزی با تغييراتی در کابينه آقای بوش همراه بود که شاخص ترين تغييرات، روی کار آمدن خانم ( کانوليزا رايس ) به عنوان وزير امور خارجه به جای آقای کلين پاول بود، کارشناسان مسائل امريکا معتقدند که سپردن وزارت امور خارجه به خانم رايس در حقيقت به منزله تقويت جناح جنگ طلب و تند رو است، لذا از اين پس سياست خارجی امريکا تهاجمی تر خواهد بود. كاندوليزا رايس، وزير خارجه آمريكا از بيستم جنوری سال 2005 _ در صورت تاييد دوسوم اعضاى سنا كه تقريباً قطعى است رايس به عنوان شصت وششمين وزير خارجه به لحاظ شرايط اجتماعى دوران كودكى و جوانى از يكسو و درك تئوريك، محدوديت ها و بسترسازى هاى قدرت را وقوف كرانمند دارد، آلمان ها يكجانبه گرايى آمريكا در خصوص تهاجم نظامى به عراق را به جدال گرفتند چرا كه حضور گسترده تر آمريكا در منطقه به مفهوم وابستگى وسيع تر استراتژيك آلمان به هژمون آن سوى آتلانتيك خواهد شد، آلمان به طور يك جانبه در اوايل دهه 1990م، برخلاف نظر سازمان ملل، فرانسه، آمريكا و روسيه به شناسايى يك جانبه بوسنى و هرز گوين پرداخت،. فرانسه با منطق زور در بركنارى صدام به مخالفت پرداخت چرا كه اين آگاهى در بين نخبگان فرانسوى وجود دارد كه حضور آمريكا در عراق به مفهوم دستيابى انگلستان به آرزوى كهن نقش داشتن در سياست عراق و به تبع آن تحكيم سلطه فرهنگى و سياسى رقيب تاريخى در خاورميانه خواهد بود، اين يعنى تضعيف شديدتر موقعيت فرانسه در شكل دادن به سياست هاى اتحاديه اروپا به لحاظ تقويت موقعيت انگلستان همراه با افزايش نفوذ كشورهاى اروپاى شرقى طرفدار آمريكا است، فرانسه به دليل مرگ 9 سرباز اين كشور در كشور ساحل عاج از طريق حمله نظامى تمامى نيروى هوايى اين كشور را نابود كرد و بعد به سازمان ملل مراجعه كرد و خواهان تحريم نظامى اين كشور شد، روس ها به لحاظ مداخلات داخلى اين ضرورت را احساس كردند كه عملكرد آمريكا در عراق را بايد غيرموجه تصوير كنند هر چند كه به نظريه تاريخى الكس دوتوكويل وقوف دارند كه تنيدگى منافع و نظرات بين دو كشور وجود دارد ولاديمير پوتين تنها رهبر اروپايى بود كه به طور واضح و آشكار از انتخاب مجدد جورج دبليو بوش حمايت كرد، خانم( رايس ) با به زير سوال بردن عملكرد فرانسه و آلمان و اغماض در خصوص روسيه نشان داده است واقع گرايى است كه به شدت از عمل گرايى نيز بهره مى برد، خانم( رايس ) برخلاف بسيارى از سياهان موسيقى كلاسيك مطالعه كرد، اسكى روى يخ كاركرد، تحصيل اروپا و مخصوصاً شوروى شناسى را پيشه كرد و به چهار زبان معتبر جهانى تكلم كردن را نيز فرا گرفت، در پنجاه سالگى اولين زن سياهپوستى است كه به نافذ ترين مقام در كابينه مى رسد، براى شكل دادن حيات به شكلى كه مطلوب تصوير مى شود، داشتن اعتبار براى اعمال نظرات و خواست ها الزامى است، از بيرمينگهام آلاباما به واشينگتن دى سى رسيدن در پرتو كسب ابزار قدرت ممكن گشت.زندگى شخصى در نتيجه او را از لحاظ ذهنى آماده ساخته است كه به تعريفى واقع گرا از منافع آمريكا و چگونگى دستيابى به آن مستعد باشد، به همين روى است كه نزديكترين مشاور رئيس جمهور در سياست خارجى را نبايدآقای كاولين پاول دانست بلكه مشاور امنيت ملى خانم رايس در طول چهار سال گذشته بود، نقشى كه او در طول مبارزات انتخاباتى در سال 2000 هم بازى كرد، در كنار درك شخصى از سياست، مطالعات آكادميك در حوزه شوروى شناسى او را به اين مسئله آگاه كرد كه قدرت تنها در صورتى اشاعه مى يابد و ماهيت ايدئولوژيك- بى نيازى از انطباق _ را به خود نمى گيرد كه پويايى داشته باشد، به همين جهت آمريكا در مسئله هائيتى، سوريه، ساحل عاج و جانشينى زنده نام عرفات از تمامى مواضع فرانسه دفاع كرد و در جهت تحقق آنها كوشش نمود، وزير خارجه آمريكا در صورتى موفق خواهد بود كه جهان را به گونه اى كه الزامات قدرت و خواست نخبگان اين كشور است به ترسيم بكشد به ترتيبى كه در عين آمادگى براى متوسل شدن به حربه تنبيه، فرصت فراوانى هم براى ترغيب و تشويق ايجاد كند، ، انتخاب( رايس) بيش از هر چيز بيانگر اين واقعيت است كه آمريكا به نومحافظه كارى را با استدلال تئوريك عميق ترى دنبال خواهد كرد، اين بدان معنا است كه حضور وسيع تر و بنيادى تر در خاورميانه دنبال خواهد شد و توجه گسترده ترى به آسياى مركزى و قفقاز خواهد شد، رايس بر اين اعتقاد است كه در استراتژى آمريكا مى بايستى حساب ويژه اى براى روسيه باز كرد چرا كه نزديكى با روسيه مى بايست ماهيت استراتژيك پيدا كند و از اين كشور به صورت اهرمى استفاده شود تا از شكل گرفتن ائتلاف فرهنگى _ اقتصادى كارآمد و تعيين كننده فرانسه و آلمان در اروپا جلوگيرى شود، اين نياز به ترغيب و تشويق روسيه براى همكارى با آمريكا دارد كه الزاماً حضور در مرزهاى جنوبى اين كشور را ضرورى مى سازد، رايس به لحاظ درك آكادميك آگاه است كه رقابت جهانى چين در آينده نزديك اجتناب ناپذير است، با توجه به اينكه اين كشور در بلندمدت نزديك به پنجاه درصد نيازهاى انرژى خود را از خاورميانه تامين خواهد كرد پس كنترل منابع انرژى براى تعديل سياست هاى چين ضرورى است، در جهت مهار رقابت قاره اى اتحاديه اروپا نيز اتحاد استراتژيك با روسيه الزامى است كه اين نيز نيازمند ترغيب اين كشور است، سياست خارجى آمريكا در دوران رايس وضوح بيشتر و انسجام وسيع ترى خواهد داشت، حال سوال اين است كه اين به معناى موفقيت خواهد بود يا شكست را رقم خواهد زد.
شمارش آرا در امريکا : تا روز 13 عقرب 1383خورشيدی و 3 نومبر 2004 ميلادی جورج بوش از کل 538 راي کالج الکترال 286 راي الکترال را به خود اختصاص داده و در 30 ايالت از رقيب خود کري پيش افتاده است و کري نيز با اختصاص 252 راي در 20 ايالت به دنبال بوش بود، کالج الکترال که سرنوشت انتخابات را مشخص مي‌كند، بدين شکل عمل مي‌کند که هريک ازايالات آمريکا داراي تعداد مشخصي راي کالج الکترال هستند و اين شيوه در قانون اساسي آمريکا براي جلوگيري از قدرت ايالات پرجمعيت نسبت به ايالت کم‌جمعيت وضع شده است ، براين اساس ايالتي مانند نيويورک با جمعيت 12 ميليون نفري داراي 31 راي الکترال مي‌باشد و در مقابل ايالت داکوتاي شمالي با جمعيت 450 هزار نفر داراي 3 راي الکترال است و هر راي ايالت داکوتا معادل راي سه نفر در نيويورک است، اين قانون سالهاست که دربحث قرار گرفته است به عنوان مثال اگر در ايالت نيويورک شخصي داراي 16 راي شود کليه 31 راي الكترال آن ايالت به نام او نوشته خواهد شد و مي‌تواند کل آرا را کسب كند. برنده -- آراء کری(%) -- آراء بوش(%) -- آراء الکترال -- آراء ايالت بوش -- 37 -- 63 -- 9 -- آلباما بوش -- 35 -- 62 -- 3 -- آلاسکا بوش -- 44 -- 55 -- 10 -- آريزونا بوش -- 45 -- 54-- 6 -- آرکانزاس کری -- 55 -- 44 -- 55 -- کلفورنيا بوش -- 46 -- 53 -- 9-- کلرادو کری -- 54 -- 44 -- 7 -- کانکتيکات کری -- 53 -- 46 -- 3 -- دنور بوش -- 47 -- 52 -- 27-- فلوريدا بوش -- 41-- 59 -- 15 -- جورجيا کری -- 54 -- 45 -- 4 -- هاوايي بوش -- 30 -- 68-- 4 -- آيداهو کری -- 55 -- 44 -- 21 -- الينويس بوش -- 39 -- 60 -- 11 -- اينديانا -- 49 -- 50 -- آيوا بوش -- 36 -- 62 -- 6 -- کانزاس بوش -- 40 -- 60 -- 8 -- کنتاکی بوش -- 42 -- 57 -- 9 -- لوييزيانا کری -- 53 -- 45 -- 4 -- هاين کری -- 56 -- 43 -- 10 -- مريلند کری -- 62 -- 37 -- 12 -- ماساچوست کری -- 51 -- 48 -- 17 -- ميشيگان کری -- 51 -- 48 -- 10 -- مينو سوتا بوش -- 40 -- 59 -- 6 -- می سی سی پی بوش -- 46 -- 53 -- 11 -- ميسوری بوش -- 39 -- 59 -- 3 -- مونتانا بوش -- 48 -- 51 -- 5 -- نوادا کری -- 50 -- 49 -- 4 -- نيوهمشار کری-- 53-- 46 -- 15 -- نيوجرسی -- 49 -- 50-- نيومکزيکو کری -- 58 -- 40 -- 31 -- نيويارک بوش -- 43 -- 56 -- 15 -- کارولينای شمالی بوش -- 36 -- 63-- 3 -- داکوتای شمالی -- 49 -- 51 -- اوهايو بوش -- 34 -- 66 -- 7 اوکلاهاما کری -- 52 -- 47 -- 7 -- اورگان کری -- 51 -- 49 -- 21 -- پنسيلوانيا کری -- 60 -- 39 -- 4 -- رود آيلند بوش -- 41 -- 58 -- 8 -- کارولينای جنوبی بوش -- 38 -- 60 -- 3 -- داکوتای جنوبی بوش -- 43 -- 57 -- 11 -- تنسی بوش -- 43 -- 61 -- 34 -- تگزاس بوش -- 38 -- 71 -- 6 -- اوتا کری -- 27 -- 39 -- 3 -- ورمونت بوش -- 46 -- 54 -- 13 -- ويرجنينيا کری -- 52 -- 46 -- 11 -- واشنگتن کری -- 90 -- 9 -- 3 -- واشنگتن DC بوش -- 56 -- 56 -- 5 -- ويرجينيای غربی کری -- 49 -- 49 -- 10 -- ويسکانسن بوش -- 69 -- 69 -- 3 -- وايومينگ بوش -- 32 -- 67 -- 5 -- نبراسکا به مظور، ورود و اطلاع بهتر لازم ديده شد تا به گذشته امريکا بر گرديم تا باشد اهل رشته را بکار آيد:
نگاه مختصر بر پيشينه تاريخ امريکا : هاواردزين ميگويد : « در گذشتهء آمريكا سال‌هاي رنج‌آور و متأثر کنندهء زياد است، ولي روزهاي جادويي انگشت‌شماري هم وجود داشته است . (11) قاره‌اي كه در پايان سده پانزدهم ميلادي « هند غربي (West Indies)» نام گرفت و در سال 1507 ميلادی به نام كاشف ايتاليايي « آمه ‌ريگو وس ‌پوچي» (Amerigo Vespucei)«، آمه ‌‌ريكا (American)» خوانده شد، با آنكه نزد اروپائيان (قاره جديد) به شمار رفته است، از لحاظ زمين ‌شناسي كهن ‌سال ‌تر از قاره اروپاست. (12) با اين حال حكايت اكتشفاف اين قاره به تحولات بعد از قرون وسطي باز مي‌گردد، برخورد و تجارت اروپائيان با مسلمانان، آنان را شيفته توسعه نمود، از اين رو به اقتباس و ترجمه علوم پرداختند و پس از قرن يازدهم از طريق مطالعه ستارگان، موفق به استفاده از قطب ‌نما گرديدند، با اين وجود جرأت سفر دريايي نداشتند و به اقيانوس اطلس لقب دنياي « ظلمت» داده بودند و آن را داراي موجودات عجيب‌الخلقه‌اي چون مردان و زنان دريايي مي ‌دانسته‌اند، يا كوهي چون آهن ‌ربا مي ‌پنداشتند كه آنها را به كام مرگ مي‌افكند، معتقد بودند، زمين به شكل بشقابي گرد است كه اگر از سواحل آن زياد دور شوند، از لبه زمين به اعماق فضا فرو مي‌افتند!…(13) مسافرت ، ماركوپولو (Marco Polo) در دربار چين (بين سال‌هاي 1271 تا 1291ميلادی ) سرآغاز نگاه حريصانه به سرزمين كالاهاي ناياب يعني آسيا بود كه عمدتاً‌ در هند جلوه ‌گر مي ‌شد، با تصرف قسطنطنيه از سوي عثماني‌ها در سال 1453 م، راه باستاني اروپا و آسيا مسدود گرديد، اما با انتشار خاطرات ماركوپولو و توسعه دريانوردي از طريق قبول نظريه كرويت زمين و اقتباس استفاده از باروت و اسطرلاب و قطب‌ نما از چيني‌ها و مسلمانان و همچنين انگيزه‌هاي تجاري و گسترش آيين مسيحيت، سبب مسافرت‌هاي طولاني در آبها گرديد و موجب شد تا اروپائيان فكر دور زدن قاره آفريقا را به منظور رسيدن به آسيا در سر بپرورانند، هر چند در سال 1402م، پرتگالی ها به اين موفقيت دست يافتند، ولي كمتر از يك قرن بعد « كريستف كلمب (Christophe Colomb)»، دريانورد ايتاليايي، در صدد برآمد تكيه‌گاهي بر سر راه باختري براي دست ‌يافتن به آسيا بيايد و تصور اين بود كه با توجه به كروي بودن زمين راه مستقيمي از باختر به سوي آسيا وجود دارد، او در صبح جمعه 12 اكتبر 1492م، به خشكي رسيد، انسان‌هايي عريان را ديد كه از كلبه‌هاي خود شتابان بيرون مي‌آمدند و از پس درختان، شگفت ‌زده كشتي‌ها را مي ‌نگريستند، كلمب و اطرافيان آنها را هندي مي‌خواندند و او تصور مي‌كرد كه به هند رسيده است، در حالي كه در سرزمين سرخپوستان « باهاما (Bahama)» فرود آمده بود، هجوم مهاجران به سرزمين جديد (14) با اعلام اين اخبار، دولت‌هاي بزرگ براي تصاحب سرزمين‌هاي جديد هجوم آوردند، در ابتدا تنها گروه‌هاي دولتي اجازه سفر به سرزمين جديد را داشتند، اما پس از مدتي دولت‌ها براي حفظ امنيت و بهره ‌برداري بيشتر از طبيعت و به جهت كاستن از تراكم جمعيت در اروپا، شروع به تشويق مهاجرت نمودند، بنابراين اولين بارهسپانيايي‌ها به سرزمين اصلي آمريكا رسيدند، آنها در سال 1513 م. به فلوريدا و در سال 1540م، به نيومكزيكوي امروزي وارد شدند، پس از آنها انگليسي‌ها در سال 1607م، شهر « جيمزتاون» را به عنوان اولين اقامتگاه دائمي در آمريكاي شمالي در ويرجينيا تأسيس كردند و توانستند سلطه انگلستان را بر سرزميني كه بعدها زيربناي كشور ايالات متحده آمريكا شد، تثبيت كنند، فرانسوي‌ها در سال 1673م، وارده دره « مي ‌سي ‌سي ‌پي» شدند، و روس‌ها نيز در سال 1741م. يعني، ديرتر از همه به آلاسكا وارد شدند، اين روند مهاجرت همچنان ادامه يافت و به زودي از تمام مليت‌هاي اروپايي افراد زيادي در آمريكا سكونت گزيدند، و تعداد زيادي از سياهپوستان آفريقايي نيز به صورت برده به آنجا منتقل شدند. در بخش سوم اين مقال ، رويداد بعضی از کشور ها را به گزارش خواهيم گرفت تا آن وقت خدا يار و ياور شما باشد
سراج الدين اديب اول جنوری سال 2005 - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - پی نوشت ها : 1- گيتا شناسى كشورها ص 223. 2- مسئله فلسطين - راشد الغنوشى ترجمه سيد هادى خسروشاهى - تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامى - 1370. 3- اسرائيل و فلسطين، على اكبر هاشمى رفسنجانى و نيز مسئله فلسطين تاليف حسين الهى. 4- آسمان گريست - تونى كليفتون - ترجمه كاظم چايچيان تهران امير كبير 1364 ص 60 و 61. 5- اقليت‏هاى مسلمان در جهان (مجموعه مقالات) ترجمه ايرج كرمانى ص 250. 6 ـ Galilee 7 ـNegeb 8- تاريخ آلبر ماله. 9- اورشليم پايتخت ‏سه مذهب، مقالات لوموند ترجمه سيد خليل خليليان ص 65 تا 67. 10- بيت المقدس - ترجمه و تاليف مرتضى اسعدى. 11ـ هاري واسرمن، تاريخ مردمي آمريكا (مقدمه)، محمدقاضي و ملك‌ناصر نوبان، نشر آفرين، تهران، 1373، ص 14. 12 ـ ه. ا. گربر، حماسه يك انقلاب، م. ا. سپهري، نشر آبي، تهران، 1353، ص 17. 13ـ همان، ص 28 – 27. 14ـ ايالات متحده آمريكا (كتاب سبز)، انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1370، ص 10. برگی ازدرخت سايت های ذيل : ـ اطلاعات ـ اخبار ايران ـ روزنـامـه شـرق ـ بازتاب برای معلومات بيشتر ‌مراجعه شود به: ـ کتاب : ( طعم نا خوشآيند استعمار ) تأليف : سراج الدين اديب ـ ( دائره‌المعارف فارسي) ، بخش دوم، ج 2،ص 2229. ـ حماسه يك انقلاب ، ص 42. - شيباني، مجير؛ ( تاريخ ايالات متحده آمريكا) ،‌ انتشارات دانشگاه تهران، 1357، ص 38. - فرانك ال. شوئل، ( آمريكا چگونه آمريكا شد) ، ابراهيم صدقياني، انتشارات امير كبير، تهران، 58، ص15.
January 8th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها